غیبت امام زمان(عج)
قدرشناسى
از دیگر راز و رمزهاى پیچیده نهان زیستى امام مهدى بازشناسى ارزش و اهمیت حضور امام معصوم در عرصه هاى مختلف جامعه بشرى است. چرا که قدر عافیت کسى داند که به مصیبتى گرفتار آید، از این روست که بازگشت این نعمت به هنگام ظهور به خورشیدى که از کرانه غروب خود سر بر آورد، تشبیه شده است .
و این بدان معناست که ناپدید شدن این خورشید هدایت نشأت گرفته از امور اجتماعى بسیارى است که یکى از مهمترین آنها بى توجهى و قدرنشناسى از مقام ولایت، امام معصوم زمان و کناره گیرى از دریاى بى کران دانش، حکمت و معارف او و روى آورى به مظاهر پوچى و تباهى است و بدین علت است که چنین گوهرى از کفها ربوده شده و تا هنگام خواهش صادقانه انسانها باز نمی گردد.
آزمایش مردم
امتحان و آزمایش یکى از حکمتهاى غیبت ولى زمان است که خود از سنتهاى الهی است. خداوند، بندگان خویش را با آزمایشهاى مختلفی به بوته امتحان مى سپارد، از این رو کسانى که به خدا و پیام آورش و هر آنچه آن حضرت در مورد حضرت مهدى آورده است ایمان بیاورند دیگر طولانی شدن غیبت آن گرانمایه از ثبات قدم و ایمان عمیق و تزلزل ناپذیر آنان نمى کاهد .
تغییرات فرهنگى و روانى در دوران غیبت
از جمله اسرار غیبت امام آن است که در دوران غیبت ملل جهان به تدریج براى ظهور آن مصلح حقیقى و سامان دهنده وضع بشر آمادگى علمى و اخلاقى و عملى می یابند، زیرا ظهور آن حضرت مانند ظهور پیامبران و دیگر حجتهاى خداوند نیست که بر پایه اسباب و علل عادى باشد، چرا که روش آن بزرگوار در رهبرى جهان مبنى بر حقایق، حکم به واقعیات، ترک تقیه و شدت در امر به معروف و نهى از منکر، مؤاخذه سخت از کارگزاران و صاحب منصبان، رسیدگى به کارهاى آنها است که انجام این امور نیاز به تکامل علوم ، معارف، رشد فکرى و اخلاقى بشر دارد، بطوری که زمینه عالمگیر شدن تعالیم اسلام و جهانى شدن حکومت قرآن فراهم باشد.
بازشناسى مؤمن از کافر
یکى دیگر از رازهاى غیبت امتحان مردم در مصائب و مشکلات زندگى است تا ظرفیت و یا تحمل هر کس بر خود آشکار شود که تا چه حد در راه دین، مذهب، آئین و کیش خود توان استقامت دارند تا بدین امتحان خوب و بد ممتاز شوند، با امتحان باید خوب از بد، کافر از مؤمن و منافق از مسلم و فاسق از عادل و زشت از زیبا جدا، ایمان مؤمنین محکم شود و شک و شبهه ای باقى نماند و حجت الهى بر خلق تمام شود.
انتظار فرج .
به انتظار زیستن و منتظرانه دین داشتن، وظیفهای است که شریعت اسلام، از مؤمنان خواسته است. چشم داشتن به ظهور منجی و حاکمیت دوازدهمین امام از سلسله امامان معصوم(علیهمالسلام) باور به تداوم امامت و عینیت رهبری دینی، در نهایت تاریخ زندگی است، نهایتی دور، ولی در پیش، بسا امروز فردا یا فردای دیگر، عالمان دین، بر پایه احادیث معصومین(علیهمالسلام) انتظار فرج را شاخص بزرگ دینداری در عصر غیبت دانستهاند و همواره دینداران را به داشتن و دانستن این امر مهم فراخواندهاند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «انتظار فرج داشتن، برترین اعمال امت من است».
و نیز امام صادق(علیهالسلام) در فرمایش به اصحاب خود فرمودند: «خبر دهم شما را به چیزی که خداوند عمل بندگان را جز با آن نمیپذیرد؟ اصحاب گفتند: «آری». امام فرمودند: «باور به خدای یکتا و اینکه محمد بنده و پیامبر خداست و چشم داشتن به ظهور قائم(علیه السلام)». . .
معنای لغوی .
انتظار در لغت، به معنای درنگ در امور، چشم به راه بودن و نوعی امید داشتن به آینده است. با مطالعه فرهنگهای لغت در مییابیم که انتظار یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو برداشت میتوان کرد :::...:
1ـ این چشم به راهی، انسان را به اعتزال و انزوا بکشاند و منتظر، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را تحمل ند و به امید آینده مطلوب، بدون هیچ گونه تلاشی فقط انتظار بکشد.
2ـ این چشم به راهی و انتظار سبب حرکت، پویایی و عمل و آمادگی وسیعتر گردد. .
حال این سوال مطرح میشود که کدامیک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و رهبران دینی است؟ با مراجعه به متون روایی، مشاهده میکنیم که معصومان(علیهمالسلام) خیلی روشن و صریح با ارائه تصویر مناسب از انتظار، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیدهاند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، انتظار را عمل نامیدهاند، آن هم برترین اعمال و یا آن را عبادت خواندهاند، آن هم محبوبترین عبادت است. اساسا این یک قاعده عقلی و منطقی است، آن کس که وضعیت موجود را نمیپذیرد و تحمل نمیکند، در انتظار گشایش است و برایش آماده میشود: من انتظر امرا تهیأ له.